فراتر از آن، توسعه همگام صنایع پاییندستی و بخش تکمیلی پتروشیمی، بهخصوص در صنعت پلیمری قادر به جذب گسترده نیروهای کار صنعتی در داخل کشور و گسترش دامنه و عمق فعالیتهای تجاری- صنعتی ما در منطقه و جهان میشود. اگرچه چنین ظرفیت بزرگ و بالقوهای وجود دارد اما در راستای بالفعل ساختن آن واقعا باید چه اقدامات کلان و خردی انجام داد؟
در گام نخست، طراحی، تدوین و استخراج الگوی مناسب در تولید و بازاریابی صنایع پلیمری، ضرورتی غیرقابل انکار دارد. در صورتی که این طرح و در حقیقت استراتژی تدوین نشود، نمیتوان میان اهداف کلان تجاری و صنعتی کشور و نیاز مخاطبان داخلی و خارجی ارتباط موثر و مناسبی برقرار کرد. در تدوین این الگوی راهبردی و عملیاتی، باید به دامنه و وسعت بازارها، نیاز مخاطبان (براساس نیازسنجی از آنها)، توازن مشتریان داخلی و خارجی، مزیتهای رقابتی درعرصه تولید صنایع پلیمری و... توجه داشت.در اینجا باید میان «قاعده» و «ظرافت» تفکیک و تمایزی موثر برقرار ساخت.تدوین استراتژی کلان درعرصه صنعتی،«قواعد مشترک» را برای شرکتها و کارخانجات مربوط معین و مشخص خواهد کرد. به این معنا که برآیند توان جمعی کشور در حوزه صنعت (ازجمله صنایع پلیمری)، چه هدف و خواستهای را قرار است محقق کند؛ اما ظرافتها مربوط به تاکتیکهای بازاریابی و تولید است که مزیت شرکتها و کارخانجات در رقابت سالم صنعتی با یکدیگر محسوب میشود. دراین عرصه،ما هم نیازبه استراتژی(قاعده) داریم و هم تاکتیک (ظرافت).